روزنوشته های یک حافظ قرآن



سلام

ان شالله از امروز به صورت روزانه تکه هایی از مصاحبه با استاد هادی انصاری رو تقدیم شما می کنم.ایشان طلبه و حافظ کل قرآن کریم با بیش از 10سال سابقه فعالیت در عرصه های قرآنی و به خصوص حفظ قرآن کریم هستند.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

هادی انصاری هستم.متولد اول اسفند سال ۶۱ ودر فضای خانواده ای قرآنی به دنیا آمده‌ام و مادرم مربی دروس عربی و قرآن مدارس راهنمایی و دبیرستان ناحیه ۱ و 3 اصفهان هستند. پدرم هم قبلا در زمینه های قرآنی فعالیت می‌کردند اما به اون صورت مثل مادرم فعالیتشان گستردگی نداشت.

از سن کودکی و بچه سالگی علاقه به حفظ قرآن داشتم و یکی از آرزوهای بزرگم حفظ قرآن بود.مثلاً تلویزیون برنامه هایی رو پخش میکرد و حفاظ رو می دیدم و خیلی علاقه مند شده بودم به حفظ قرآن.

 البته خانواده هم بی تاثیر نبودند.مخصوصا مادرم که خودشون تو این زمینه فعالیت می کردند و ما رو هم تشویق می کردند. نه فقط من رو بلکه همه افراد خانواده رو و مخصوصاً بچه ها را تشویق می‌کردند. از بچگی قرائت قرآن کار میکردم و تو گروه تواشیح فعالیت می‌کردم.دوران راهنمایی تو گروه تواشیح مدرسه فارابی بودم و بعد که وارد دبیرستان شدم،اونجام هم تو گروه تواشیح بودم.ولی در کل به فعالیت های قرآن خیلی علاقه مند بودم. بحث قرائت قرآن و تلاوت مجلسی رو با تلاوت های قاری معروف آقای منشاوی شروع کردم و خیلی هم به ایشون علاقه داشتم و هنوز هم دارم.

از سن تقریبا 7 و 8 سالگی شروع کردم به حفظ قرآن و جز یک رو با ترتیل آقای پرهیزکار حفظ کردم.یعنی با همین روشی که الان تو موسسه جامعه القرآن وجود داره و تو قسمت خواهران دارند با اون روش حفظ میکنند که اصطلاحاً به اون لحن محور میگویند. تو سن هفت سالگی تقریباً یکی دوجز حفظ کردم و دیگه رها شد.یه دارالقرانی داشتیم کنار منزلمون تو امامزاده ستی فاطمه که از اونجا شروع کردم به حفظ قرآن و با یکی از اساتید که اسمش رو هم یادم نمیاد کار میکردیم.یادمه که تلویزیون ایشون رو تو مسابقات کشوری نشونشون میداد.

 بعد از اون سال دیگه حفظ نکردم و رها شد تا تقریبا سال پیش دانشگاهی. سال پیش دانشگاهی من همراه با دروس کنکور که میخوندیم،در بحبوحه بحث کنکور دوباره شروع کردم به حفظ قرآن و جزء ۱ رو برگردوندم و دوباره شروع کردم به ادامه حفظ قرآن با همان روش لحن محور.من  اون زمان تا جز 7 را داخل خونه حفظ کردم.

اون موقع من خیلی با روشهایی که الان مرسوم هست مثل بحث حفظ جدید و ده درس و مرور آشنا نبودم تا بعد که وارد جامعه القرآن شدم و کم کم یاد گرفتم.

دوران دبستان و راهنمایی که بودم  در مسابقات قرآن شرکت می‌کردم و معمولاً هم چون تو مدرسه ای که ما بودیم علاقه مندان کمتر بودند،رتبه می آوردم.بیشتر هم برای حفظ جز 30 و یا جزء های ابتدایی قرآن شرکت میکردم.یادمه سوم راهنمایی که بودم  تو مسابقات ناحیه اول شدم و بعد رفتیم مسابقات استانی و دوم شدم.

 سال پیش دانشگاهی من کنکور رشته ریاضی فیزیک بودم. دبیرستانم رو مدرسه هراتی بودم و پیش دانشگاهی رو در مدرسه نادریان که نزدیک صدا و سیما در پل خواجو قرار داشت بودم.خلاصه کنکور رو دادم و مهندسی شیمی سرامیک یزد قبول شدم.

خانواده خیلی اصرار داشتند که دانشگاه رو رها نکن ولی من خیلی علاقه مند نبودم.حتی دوران دبیرستان هم خیلی علاقه ای نداشتم و بیشتر علاقه به بحث حوزه و طلبگی داشتم. دیگه اون سال یه مقداری زورم چربید و برای بحث حفظ رفتم جامعة القرآن.من مادرم هم خیلی موافق بود که یه مدت دانشگاه رو نروم  و به بحث حفظ بپردازم.اون موقع ها یه امکانی وجود داشت به نام ذخیره کردن که حالا فکر می کنم نباشه.یعنی ما می تونستیم یک سال رو ذخیره کنیم و مرخصی بگیریم و بعد دوباره برگردیم به دانشگاه که البته وقتی وارد بحث حفظ شدم اونجا یه نقطه عطفی شد و مسیر زندگی من روعوض کرد و دیگه دانشگاه رو ادامه ندادم.

در حدود سال 79 و 80 بود که در طرح یک ساله موسسه جامعة القرآن حفظ کردم و اون سال من ۲۴ جز بیشتر حفظ نکردم.استاد حفظمون آقا مهدی سلیمانیان بودند که خب ایشون تقریباً استاد خیلی از اساتید بزرگی که الان تو موسسات مختلف در اصفهان در حال فعالیت اند،بودند و هستند و الان هم فکرکنم در شرکت نفت در قسمت فرهنگی مشغول اند. برنامه کلاسیمون هم به این شکل بود که ما با ایشون صبح ها دو صفحه را حفظ میکردیم و بعد یکی از دوستان طلبه به نام آقای جوادپور برامون ترجمه میگفتند و بعد هم برای بحث ده درس و مرور با آقای حیات غیبی کلاس داشتیم.

که ان شاالله هرجا هستند موفق باشند.

بحث تدریس حفظ قرآن رو به صورت جسته و گریخته  و خیلی کم از سال بعد از جامعه القران یعنی بعد از اتمام طرح یک ساله که حفظم تمام شد شروع کردم.حدودا سال 80 میشد.بیشتر هم با بچه هایی که سنشون کمتر بود و با بچه‌های شکوفه ها و خردسالان کار می کردم.از جز 30 هم شروع کرده بودیم و حفظ میکردیم.بعد از اون در پایه سه حوزه که تقریبا از سال ۸۳ یا ۸۴ میشه،تدریس رو به صورت تخصصی در حوزه علمیه صاحب امان عجل الله تعالی فرجه شروع کردم و بعد هم مدتی در مدرسه امام صادق علیه السلام چهارباغ تدریس می کردم. بیشتر هم بحث تدریس حفظ قران یا حفظ موضوعی بود. استارت کار مدرسه تخصصی حفظ قرآن(که الان به نام حوزه علمیه شهید طباطبایی نژاد میباشد) از زمان مسئولیتم تو مرکز مدیریت حوزه های علمیه که کارشناس واحد قرآنی بودم رقم خورد و اون طرح هم ایده آقا مجید ناصری که از دوستان هستند بود و قبول این طرح هم توسط آیت الله طباطبایی نژاد امام جمعه محترم شهر اصفهان و مدیر مرکز مدیریت اصفهان صورت گرفت. اگه اشتباه نکنم سال ۸۸ یا ۸۹ افتتاحیه این مدرسه آغاز شد و امسال هم که سال ۹۸ هست دهمین سال فعالیت این مدرسه هست و از همون ابتدای کار تا به الان هم من در این مدرسه مشغول به تدریس هستم. تقریباً هم با همه موسسات قرآنی که در شهر اصفهان مشغول به فعالیت قرآنی هستند کار کردم.مثل موسسه جامعة القرآن،ثامن الائمه،مهد قرآن وسابقون و بیشترهم با موسسه جامعه القران کار کردم. اولین تدریسم هم در موسسه جامعه القران بود.بحث حفظ تخصصی یکساله را هم از سال ۹۲ شروع کردم و تا سال ۹۷ ادامه دادم و خدمت رفقا بودم. الان هم در مدرسه تخصصی حفظ قرآن مشغول تدریس در طرح یکساله ام.

 

ان شالله ادامه مصاحبه در روزهای بعد تقدیمتون میشه.

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اینجا همه چی هست روزانه های یک مرد متاهل 76554685 بانک کتاب ایران kamera دانلود کده --- دنیای از خوشمزه ها چغور پغور دانلود موزيک جديد